نوشته های... |
پریشان و پشیمان با آرزو های زنده به گور شده و حیات در گور خفته و خدایی که در این نزدیکی هاست و حس نمیشود حتی در خروش رود جاری ؛ با این حساب، آیا در این وادی، زندگی اجباری ست؟ آینده ای مثل سپیدار پابرجا خواهد بود؟ لبخندی شبیه خون خواهد زد به طعم تلخ ناکامی؟ چه باید کرد در این وادی عریان که هیچ بویی از بودن، امید، هستی و سر آغاز استشمام نمی شود؟ [ سه شنبه 99/9/11 ] [ 8:7 صبح ] [ fatemeh1023 ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |